شعر در مورد اسم عاطفه
شعر در مورد اسم عاطفه,شعر درباره اسم عاطفه,شعری در مورد اسم عاطفه,شعر نو درباره اسم عاطفه,شعر در وصف اسم عاطفه,شعر درباره اسم عاطفه,شعر در مورد اسم عاطفه,شعری در مورد اسم عاطفه,شعر نو درباره اسم عاطفه,شعر با اسم عاطفه,شعر با نام عاطفه,شعر عاشقانه با اسم عاطفه,شعر برای اسم عاطفه,شعر عاشقانه برای اسم عاطفه,شعر اسم عاطفه,شعر درمورد اسم عاطفه,شعر به اسم عاطفه,شعر در وصف اسم عاطفه,شعر به نام عاطفه
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم عاطفه برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
می شود معجزه با چشم تو آغاز شود
کنج دیوار دلم پنجره ای باز شود
می شود حادثه ات حال مرا خوب کند
تلخی شعر مرا تلخی مطلوب کند
شعر در مورد اسم عاطفه
می شود باز بیایی و دچارم بکنی
زخمی حادثه ی عشق و شکارم بکنی
بگذاری نفسم با نفست گرم شود
سختی عاطفه ات با قلمم نرم شود
شعر درباره اسم عاطفه
حلقه ی دست تو در گردن من تنگ شود
رنگم از لمس نفس های تو پررنگ شود
می شود شانه ات آرام به دادم برسد
مثل آرامش حوّا که به آدم برسد
تو بیا قصه ی ما قصه ی جاوید شود
قصه ی آنکه دلش را به تو بخشید شود
شعری در مورد اسم عاطفه
در آستانه ی کدام در گم شده ای
هر چه دست دراز می کنم
دستم به گیسوانت نمی رسد
شعر نو درباره اسم عاطفه
ما که نسیم را با هم آواز خوانده
و سحر را با هم
گریسته بودیم
تا صبحِ متبرُکِ باران و عاطفه
های های ها….. ی
کجاست بندِ عاطفه
کجاست آن صبح خجسته!؟
شعر در وصف اسم عاطفه
نشست و مثل روشنی من بود
هنوز دایره آب وسعتش می داد
هنوز رحل صداقت تلاوتش می کرد
هنوز معنا داشت
هنوز فرصت یک پل ادامه اش می داد
چقدر چشم تماشا داشت
شعر درباره اسم عاطفه
نگاه روشن او زبان عاطفه را به شهر می آموخت
و روبه روی دلم ماند!
چقدر آیینه آمد
چقدر ناگهان
و هیچ پای گریزی مرا نمی دزدید
شعر در مورد اسم عاطفه
چقدر آیینه تاریک است
چقدر گم شده بودم
چقدر بی حاصل
چقدر باور باران مرا نباریده است
چقدر دور شده ام از اشاره خورشید
چقدر وسعت یک خانه کوچکم کرده است؛
شعری در مورد اسم عاطفه
برای آن که لحظه هایی